۱. پادکست ویژه تازه واردها
آنچه مردم را از نظر مالی در دو دهه اخیر بیچاره کرده است اینست که مردم به جای آنکه پولشان را در مسیر کسب و کار به جریان بیندازند در بازارهای سرمایه هزینه می کنند و دست روی دست می گذارند تا آن سرمایه گذاری سود بدهد.
این پادکست ثابت می کند چگونه بازارهای سرمایه مردم را به سمت ضررهای زیادی می برد.
۲. مقاله ویژه تازه واردها
پیشنهادی می شنوید که فلان راه ثروتمند می کند، نمی دانید قبول کنید یا خیر؟
۴ شاخص به شما می آموزیم تا راست را از دروغ تشخیص دهید و سرمایه تان هدر نرود و به ثروت هم نزدیک شوید.
۳. پرزنت آنلاین
⏳ ۵۸ دقیقه
۴. نماینده هند در ایران
⏳ ۱ دقیقه
۵. ابتدا دو اصطلاح پولساز و پولخوار را بشناسید.
کلمه تجارت را عده ای گفته اند که ریشه در ت ج ر دارد و عده ای آورده اند که ریشه در ا ج ر دارد.
تجر به معنای داد و ستد و خرید و فروش است و اجر به معنای مزد دادن.
در مقابل کلمه تاجر به کلمه ای بر می خوریم به نام اجیر.
احتمالا کلمه فاعل و مفعول را شنیده اید.
فاعل کسی است که فعل را انجام می دهد و مفعول کسی است که فعل بر روی آن انجام می شود.
به طور مثال گفته اند پدری پسرش را کتک زد.
فعل کتک زدن است.
پدر فاعل است یعنی کسی که کتک زده است.
پسر مفعول است یعنی کسی که کتک خورده است.
حال همین را بیاوریم در دنیای اقتصاد.
تاجر کسی است که پول را به دست می آورد.
اجیر یا همان کارمند امروزی که باکلاسش کرده اند اصلا نمی داند پول از چه راهی به دست می آید و فقط پول را به او می دهند یعنی مفعول است.
شما از معلم آموزش و پرورش بپرسید این حقوقی که می گیری از چه راهی بدست می آید؟
آیا غیر از اینست که سهمی از بیت المال مسلمین است؟
آیا او برای به دست آمدن این پول تلاشی کرده است و یا سودآوری برای بیت المال داشته است که سهمی از آن را برداشته است؟
خیر.
درست است که تلاشی کرده است اما در راه پولسازی نبوده است اما از بیت المال برایش سهمی قرار داده اند.
اما تاجر اینگونه نیست.
دقیقا می داند پول را چگونه بدست آورده است.
دو تن بادمجان فروخته و این پول را به دست آورده است.
حتی برخی مشاغل سطح پایین تر هم پولسازی را بلدند مانند راننده تاکسی که می داند پولش از چه راهی بدست می آید.
یا دکتری که معاینه می کند.
یا آرایشگری که سری را می تراشد.
پس برخی از مردم مجرای پولی که بدست می آورند به دست خودشان است.
برخی دیگر مجرای پول به دستشان نیست بلکه یک نفر دیگری وجود دارد که پول را به آنها می رساند.
به دسته اول پولساز و به دسته دوم پولخوار گفته می شود.
پولساز یعنی کسی که پول به دست آمده برای خودش یا سازمانش یا سازمانی که در آن مشغول است را می سازد و سپس بخشی از آن را بر می دارد.
پولخوار یعنی کسی که پولی را از یک سازمان می خورد در حالیکه در ورود پول به آن سازمان نقش مستقیمی نداشته است حالا ممکن است غیرمستقیم داشته باشد یا نداشته باشد.
تمام تاجران پولسازند و تمام اجیران پولخوار.
در حقیقت تاجر فاعل است و اجیر مفعول.
فعل هم پول در آوردن است.
تاجر پول در می آورد و بخشی از آن پول را به اجیران خویش می دهد.
آراد برندینگ جزء معدود ساختارهایی در جهان است که کارمندانش پولخوار نیستند.
آراد با مشارکت دادن تمام کارمندان در بنگاه داری از آنها پولساز ساخته است تا بدست آوردن پول را در زندگی شان تجربه کنند و پولساز باشند نه اینکه ندانند پول از چه راهی به دست می آید و فقط پولخوار بمانند.
تاجران هم که صد در صد پولسازند.
پس دانستیم که تاجر و بنگاه دار هر دو فاعل هستند.
۶. ویژگی اصل فاعل
پس وقتی قرار است فاعل باشی باید شروع کننده فعل باشی.
فاعل و فعال از یک مجرا می آیند.
مفعول و منفعل هم از یک مجرا.
اگر نسبت به یک جریان واکنش اثرگذار داشته باشی می گویند فعال فلان حوزه.
اما اگر فقط تماشاگر باشی تا آن جریان بر تو اعمال شود می گویند فلانی منفعل است.
تاجر باید فعال باشد یا منفعل باشد؟
۷. کامنت، آزمون، کد مخصوص، اکشن ایموجی از چه جنسی است؟
آراد از تاجران و کارمندانش خواسته بود کامنت بگذارند.
کامنت که می گذاری یعنی فعالی یا منفعلی؟
وقتی نمی گذاری چه معنایی می دهد؟
وقتی در آزمون شرکت می کنی یعنی فاعل و فعالی یا مفعول و منفعل؟
وقتی آزمون نمی دهی چه معنایی می دهد؟
وقتی کد مخصوص را می فرستی کدامی؟
وقتی اکشن ایموجی در انتهای پست می گذاری یعنی کدامی؟
اجازه دهید یک عکس از نموداری که ما از اکشن ایموجی یکی از پست های کانال تلگرام آراد در پشت صحنه می بینیم برایتان بفرستیم.
این عکس می گوید حدود ۵۱ هزار نفر این پست تلگرامی را دیده اند.
چند نفر به این پست ری اکشن ایموجی داده اند؟
۸۸۹ نفر.
بقیه چه شده اند؟
بقیه منفعل هستند.
یعنی فقط تماشاگرند.
از این میان چند نفر این پست را در کانال های خودشان به اشتراک گذاشته اند؟
۱۷ نفر پس بقیه بنگاه های تجاری چه شده اند؟
چند نفر آن را به صورت شخصی برای دوست و آشنای خود فرستادند ۳۳۰ نفر پس بقیه چه شده اند؟
بقیه منفعل هستند.
فعال نیستند.
حالا سوال اینجاست که این افراد همیشه منفعل هستند؟
جواب اینجاست که اصلا و ابدا.
اینها در یک جاهایی فعال هستند که تو می مانی خدایا چرا اینگونه است؟
بشر تو در تجارت وارد شده ای و منفعلی.
چرا در اینستاگرام چرند و پرند اینقدر فعالی؟
چرا در فلان مجلس بیخود فامیلی اینقدر اکتیوی؟
چرا به تجارت که می رسی مانند ماست فقط نگاه می کنی؟
بیش از ۱۲۰۰ نفر در کامنت های روزانه فعالیت دارید.
چرا اکشن ایموجی پایین تر از کامنت روزانه است با اینکه اکشن که فقط یک کلیک است.
چون کامنت اجبار داشت و اکشن نداشت.
۸. هدف آراد از این اجبارها چه بود؟
برای لحظاتی آراد را بیخیال شویم.
به مردم نگاه کنیم.
آمار مردم می گوید در اقتصاد فعال هستد یا منفعل؟
فاعلند یا مفعول؟
تاجرند یا اجیر؟
می بینی اکثر مردم منفعلند و اجیر.
ثمره هم می شود همین کشوری که اوضاعش را می بینیم.
حالا سوال در موضوعات دیگر چگونه اند؟
در تماشای فیلم و سریال.
در اینستاگرام.
در وبگردی.
در موضوعات چرت و بی فایده؟
می بینی ماشاالله همین جماعتی که در اقتصاد کر و کور و لالند در غیر اقتصادشان همچون عقابی تیزبین، کلاغی پر سر و صدا و جغدی شنوا هستند چون در میان پرندگان جغد بیشترین شنوایی را دارد.
آراد اگر اجبار کرد که کامنت بگذارید، آزمون بدهید، کد مخصوص بفرستید، اکشن بدهید چون می خواهد شما مانند مردمی نباشید که نسبت به همه چیز فعالند جز اقتصادشان.
آراد می خواهد شما یک کنشگر اقتصادی باشید که نسبت به هر پدیده اقتصادی صاحبنظر باشید و فعال عمل کنید.
و البته نسبت به سایر موضوعات غیر اقتصادی کر و کور و لال شوید.
چون شما تاجرید و تاجر است و پول.
۹. خیر خواهی که درک نشد.
این نیت آراد همه حقیقتی بود که وجود داشت.
اما در عوض تاجران چه گفتند؟
آراد می خواهد ما کامنت بگذاریم که ...
آزمون بدهیم که ...
کد مخصوص بفرستیم که ...
اکشن ایموجی بدهیم که ...
و این سه نقطه ها پر است از حرف های گزنده ای که دل را به درد می آورد و نیکوکار را از نیکی کردن پشیمان می کند.
و پیامبر خدا فرمود و خدا لعنت کند راهزنان نیکی را.
پرسیدند یا رسول الله چه کسانی هستند این راهزنان نیکی؟
فرمود آنهایی که نیکی می بینند اما بدی می کنند تا جایی که نیکوکار را از نیکی کردن پشیمان می کنند.
۱۰. توضیحاتی که شخصا شنیدم.
واقعیتش را بخواهید مطلب دیروز را که برایتان نوشتم خودم گیج بودم و نمی دانستم که پشت پرده ماجرا چیست؟
تا اینکه جمعه ظهر پیامی به مهندس قربانی دادم و درخواست تماس تلفنی کردم و ایشان بزرگواری کردند و تماس گرفتند.
ماجرا را جویا شدم.
موضوعی که ایشان به بنده اشاره داشتند این بود که:
تعداد زیادی از کارمندان آراد از طعنه های تاجران با همان سه نقطه هایی که خودتان بهتر می دانید دلشان به درد آمده بود تا جایی که ما مدیران ارشد را هم دلگیر کردند.
یکی از مدیران ارشد به نیابت چهار مدیر ارشد پیش ریاست محترم رفتند و گفتند ماجرا اینگونه است.
گویا جناب رئیس پرسیدند شما چهار عزیزم چه حسی دارید؟
که مدیر ارشد منتخب که واقعا نمی دانم کدام بزرگوار رفتند و این موضوع را مطرح کردند در جواب گفتند حقیقتش را بخواهید ما هم از اینکه نیروهایمان رنجیده خاطر می شوند دلمان به درد می آید.
که ایشان گفتند کل آراد برایم اینقدر نمی ارزد که شما چهار عزیزم آزرده خاطر شوید.
این طرح را لغو کنید.
آرامش شما برایم از همه چیز مهمتر است.
۱۱. تکلیف مشخص است.
مهندس قربانی از من خواست تا به همه تاجران و بنگاه داران بگویم درست است که این طرح لغو شده است اما هر کس واقعا خواهان رشد خودش می باشد فعال باشد.
درست است که دیگر آزمون و کد مخصوص نداریم.
اما کامنت و اکشن تلگرام را داریم.
نه فقط در این دو جا.
در هر جایی که ما می گوییم فعال باشید فعال باشید که خیرتان در همین است.
اما دیگر هیچ اجباری نمی کنیم که بخواهند به ما طعنه بزنند چون واقعا نه حوصله طعنه شنیدن داریم نه انصاف است بعد از اینهمه سال خیرخواهی برای مردم اینگونه با ما برخورد شود.
سیاست جدیدمان اینست:
فقط راه را نشان می دهیم.
هر کسی باور کرد و به کار بست نفعش را می بیند.
هر کسی هم که باور نکرد و به کار نبست ضرر می کند و ما هم عین خیالمان نیست.
من که این سخن را شنیدم دیدم الحق و الانصاف معقول است.
دیگر انسان قرار نیست از خدا برای مردم دلسوزتر باشد.
خداوند که این مخلوقات را آفریده و اینهمه در حق انسان ها مهربانی کرده می فرماید.
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا
ما راه را نشان می دهیم خواه شاکر باشد و خواه کافر باشد. سوره انسان آیه ۳
واقعا درستش هم همین است.
راه درست را نشانتان می دهیم.
شکر گذاری یعنی همینکه به راهی که نشانتان می دهیم عمل کنید.
دوست داشتید عمل کنید و شاکر باشید.
کافر بودن هم یعنی اینکه باور نمی کنید و تکذیب می کنید.
دوست داشتید به این راه کافر شوید.
من هم که توضیحات مهندس قربانی را شنیدم دیگر می خواهم همینگونه با شما صحبت کنم.
حرفم را می زنم.
دوست داشتید عمل کنید نفعش را ببرید.
دوست داشتید عمل نکنید و در ضرر و بدبختی اش بمانید.
و تمرین می کنم تا دو حالتش برایم یکسان باشد.
می ترسم در یکی از همین حرص خوردن ها سکته کنم.
چه کاریست؟
کسی که بیش از صاحب عزا بگرید احمق است.
وقتی شما دغدغه خودتان را ندارید من برای چه حرص بخورم مگر اینکه احمق باشم.
و پناه می برم به خدا اگر از احمق ها باشم.