اخبار شنبه ۲۶ آبان

اخبار شنبه ۲۶ آبان

۱. آراد برندینگ در ۶۰ ثانیه 

⏱️ ۱ دقیقه

 

۲. استراتژی دفاعی در زندگی کارمندی 

⏱️ ۱ دقیقه

 

۳. فرشاد دوویسی تاجر موفق آرادی 

⏱️ ۱ دقیقه

 

۴. فعال شدن کامنت ها در تلگرام

آراد معتقد است ضریب موفقیت در کسانی که اظهار نظر می کنند و کامنت می گذارند بیش از ۱۰ برابر کسانیست که کامنت نمی گذارند و اظهار نظر نمی کنند.
یعنی کامنت گذاشتن یا نگذاشتن تاثیر بسیار زیادی در موفقیت در تجارت دارد.
شاید بگویید یعنی چه؟
مگر می شود همین کار به ظاهر ساده اینقدر تاثیر داشته باشد؟
ذهن در نگاه اول قبول نمی کند و همه ناموفق ها باور نمی کنند اما نویسنده به قدر بضاعت قلمش توضیحاتی می دهد به این امید که خردمندان از ناموفق ها پند گیرند و اصلاح کنند.
برای درک این موضوع مثالی می زنم.
فرض کنیم شما پولت را در جایی سرمایه گذاری کرده ای.
اگر بگویند آنجا در حال نابودیست چه حسی به شما دست می دهد؟
ناراحت می شوید.
اگر بگویند در حال رشد است چه حالی می شوید؟
خوشحال می شوید.
حال اگر همینجا باشد و شما در آنجا سرمایه گذاری نکرده باشید.
چه می شود؟
چه نابود شود و چه رشد کند هیچ تفاوتی برای شما ندارد چون شما چیزی آنجا نگذاشته اید.
کامنت گذاشتن نوعی سرمایه گذاری است که شما از وقت خود سرمایه می کنید.
زمانی که وقتتان را می گذارید و کامنت می گذارید آراد برایتان مهم می شود.
حال اگر بگویند آراد رشد کرد خوشحال می شوید و اگر بگویند زمین خورد ناراحت می شوید.
همین موضوع باعث می شود خودتان در تجارتتان جدی تر شوید و زود شانه خالی نکنید چون در درونتان می گویید من برای آراد وقت گذاشته ام و علاوه بر مالم جانم را هم خرج کرده ام.
چون اینجا حرفی زده اید برای اینکه حرف خودتان شهید نشود استقامتتان بالا می رود.
اما وقتی اینجا چیزی نمی گویید حالا رشد کند یا زمین بخورد برایتان یکسان است چون شما اینجا چیزی نگذاشته اید.
اینکه هزینه پروموشن هم داده اید خدماتی گرفته اید و آنها را هم خیلی به حساب نمی آورید چه بسا آن پول بخش اندکی از موجودیتان بوده که می توانید فراموشش کنید.
اما وقتی به صورت مستمر با یک پدیده ای دمخور می شوید به خاطر حفظ اعتبار خودتان و حرف هایی که زده اید هم شده پایش می ایستید.
اجازه دهید مثالی واضح بزنم.
شخصی در کامنت می نویسد: آراد تفکرات مرا تغییر داد و حالم را خوب کرد و شخصی همین را نمی نویسد.
هر دو شخص به سمت اطرافیانشان می روند و آنها از تجارت بدگویی می کنند.
شخص اول نمی پذیرد چون اگر بپذیرد که آراد و تجارت بد است در حقیقت باید بپذیرد آن کامنتی که نوشته غلط بوده است و چون غلط بودن خودش را گردن نمی گیرد آن حرف ها را هم گردن نمی گیرد و می ماند و تاجر هم می شود.
اما شخص دوم چون حرفی به جهت تایید آراد نزده در نتیجه به راحتی حرف اطرافیان در او اثر می کند و از سوی دیگری ژست مظلوم بودن به خود می گیرد که آراد در حقش ظلم کرده است.
و در دلش می گوید این حق الناسیست که یا در دنیا و یا در قیامت از آراد پس خواهم گرفت و با همین منطق های شیطانی خودش را از آراد دور خواهد کرد.
حال آنکه در قیامت حقی از آراد بر گردن اوست که مواخذه خواهد شد: چرا تجارت را جدی نگرفتی و سودهای ۱۰ درصدی که می توانستی به آراد بپردازی نپرداختی؟
چرا خودت و خانواده ات و نسلت را از این عزت سرشار محروم کردی و به مشورت چند کم عقل خودت را اینهمه سال در فقر و نداری نگه داشتی؟
نه تنها مظلوم واقع نشدی بلکه تو بودی که ظلم کردی.
کامنت گذارها از این خطرات در امان هستند.
کسانی که کامنت می گذارند بسیار سخت پیش می آید که تجارت را رها کنند اما آنهایی که نمی گذارند خیلی راحت تجارت را رها می کنند.
این نکته را در کنار صدها مزیت دیگر کامنت گذاری برای خودتان به خاطر داشته باشید.
کامنت های تلگرام هم باز شده است و پیشتر هم کامنت های اینستاگرام باز شده بود.
ما در هر روز نهایتا ۲۰ پست در تلگرام و اینستا قرار خواهیم داد و می دانید که کامنت های آنها کوتاه است.
حتی اگر کسی بخواهد در همه آنها مشارکت کند ۲۰ دقیقه هم وقت نمی گیرد.
اظهار نظر در موضوعاتی که در تلگرام و اینستا مطرح می شود شما را به شدت قوی می کند.
خجالتی ها و درونگراها و ترسوها باید بر این خصلت ها غلبه کنند اگر می خواهند تاجر خوبی شوند.
ترس و خجالت و درونگرایی تان را با همین کامنت گذاری ها می توانید از بین ببرید.
شروع کنید و به افکار بی فایده مبنی بر اینکه چه فایده ای برایم دارد پایان دهید.
کامنت بگذارید در مدت کوتاهی می فهمید چه فایده ای برایتان دارد.
اینکه عده ای می گویند فایده ای برایمان ندارد و فقط سایت آراد را قوی می کند اگر فرض کنیم همین باشد که شما می گویید که واقعا اینگونه نیست.
اما اگر همین هم باشد در سایت آراد تبلیغات تجاری چه کسانی قرار می گیرد؟
سایت آراد یک بخش تولید محتوا و رپورتاژ دارد که برای تاجران تولید محتوا می کند و به سایت تاجران لینک می دهد.
یک بخش هم تجارتخانه را دارد که تبلیغ تاجران آراد است.
خب سایت قوی تر شود تاجران آرادی هستند که برند می شوند وگرنه روش دریافت لید و سیگنال برای ورود مردم به تجارت که سایت آراد نیست.
ما عمده ورودی های به تجارت را از شبکه های اجتماعی و سایت های خبری معتبر کشور دریافت می کنیم و تازه هر چه فرم علاقه به ورود تجارت در تماس با ما ثبت می کنند در کانال مخصوص قرار می دهیم که بنگاه ها با آنها ارتباط بگیرند.
قوی شدن سایت آراد اگر ۱۰۰ خوبی داشته باشد ۹۹ تای آن برای تاجران آرادیست و یکی برای آراد و کارمندان.
پس اینقدر با منطق های آبکی خودتان را از این خیر عظیمی که در مشارکت کامنت هست محروم نفرمایید.
 

۵. یک فکر کاملا غلط 

چند روز پیش که دلایل عدم ارسال موفقیت تاجران را بیان کردیم مواردی را نوشتیم.
یکی از تاجران عزیزمان در کامنت دلیل دیگری را آورد که صادقانه به ذهن نویسنده متبادر نشده بود.
می توانستم بنویسم به ذهن نویسنده نیامده بود اما سعی می کنم کلمات متنوعی به کار ببرم که دایره لغاتتان گسترده تر شود که همین امر در فن بیان و مذاکره تان تاثیر گذار خواهد بود.
خلاصه هر چه باشد شاگرد استاد تالیا هستم ان شاءالله.
متن کامنت آن عزیزمان این بود:

من شخصاً فکر میکردم اگه موفقیت های تجاریم رو بگم از خدمات آراد برام کاسته میشه 🤔

دیدم چه جالب؟!!!

این هم منطقیست که ما موفقیت هایمان را نگوییم و همیشه ژست بدبختی و نداری بگیریم.

آراد هم چون می خواهد کاری کند که ما تاجر شویم برای ما تلاشش را بیشتر می کند و خدمات بیشتری ارائه می دهد اما اگر بگوییم پول در آوردیم آراد خیالش راحت می شود و خدماتش را کم می کند.

❌ این فکر کاملا غلط است. ❌

واحد خدمات اصلا ربطی به واحد مستندات آراد نگاری ندارد.

یعنی شما چه فیلم و مستندات بدهید و چه ندهید واحد ارائه خدمات پروموشن ها اصلا نمی فهمد که چه کسانی فیلم داده اند و چه کسانی نداده اند.

واحد ارائه خدمات یک جدولی دارد که در آن جدول ضریب مشارکت شما بر اساس نمره های آزمونتان حداکثر ۹۰ امتیاز و نمره مشارکت در کامنت تان حداکثر ۳۰ امتیاز به دستش می رسد.

این عدد را بر ۱۰۰ تقسیم می کند که ضریب مشارکت اصلی که عددی بین ۰ و ۱.۲ است بدست می آید.

ضریب مشارکت را در خدماتی که مربوط به پروموشن شماست ضرب می کند و کار را به همان میزان برایتان انجام می دهد.

این از واحد خدمات آراد برندینگ که خیالتان راحت باشد با این پنهان کاری ها هیچ خدمات بیشتری نمی گیرید.

اما از نگاه دیگری دوست داشتم مطالبی را به عرض برسانم.

خداوند در کتابش می فرماید:

وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ

و اما نعمتی که از پروردگارت به تو می رسد را برای دیگران بگو. سوره ضحی آیه ۱۱

حَدّث یعنی حدیث کن یعنی بگو.

و فعل امر است یعنی خداوند امر می کند وقتی به تو نعمتی دادم باید بگویی.

حال اگر کسی این امر را ندید بگیرد و نگوید.

حس نمی کنید خداوند هم ممکن است نعمتش را کم کند؟

امام صادق علیه السلام می فرماید: خداوند چون به بنده اش نعمت می دهد دوست دارد آثار آن نعمت را در بنده اش ببیند تا برای دیگران هم آشکار نماید.

اصلا خدا را بیخیال شویم.

شما وقتی یک هدیه ای مثلا لباسی برای عزیزانتان می گیرید وقتی آن را در یک مهمانی می پوشند چقدر خوشحال می شوید؟

اگر این لباس را هیچگاه در جمع دیگران نپوشند چقدر ناراحت می شوید؟

چقدر پوشیدن یا نپوشیدن لباس در شما تاثیر می گذارد تا برای این عزیزتان دوباره کادو بگیرید یا نگیرید؟

اگر ببینید خوب تشکر می کند و در جمع ها هم می پوشد کادوی بهتری می گیرید و اگر خلافش را ببینید یا نمی گیرید یا سبک می گیرید.

دیدید در بین کودکان بچه ای هست که چون برایش چیزی می گیرید شاد می شود و ذوق فراوانی می کند و به همه می گوید برایش چه گرفته اید؟

دوست دارید باز هم برایش چیزی بخرید.

اما بچه دیگری هم هست که انگار نه انگار.

نه تشکری نه ذوقی نه نمایشی به دیگران.

شما هم دفعه بعدی برایش نمی گیرید یا فقط به قدر ضرورت می گیرد.

اینجاست که خداوند می فرماید:

اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

خداوند برای هر کدام از بندگانش که بخواهد روزی اش را بسط می دهد و برای هر کدام که بخواهد به اندازه می دهد و یقینا خداوند به هر چیزی عالم است.

یعنی بنده ای هست که روزی خدا درباره اش بسیط است، پهن است، گسترده است.

و بنده ای هم هست که خداوند دو دو تا چهار تا با او حساب می کند.

فرق این دو بنده در چیست؟

در اینکه یکی از آنها روزی های خداوند را به همه جار می زند و می گوید که یا ایها الناس من از تجارت در آوردم و دیگران را به سنت پیامبر خدا تشویق می کند.

خدا می گوید به این بیشتر رزقم را بدهم که وقتی به او می دهم خیرش به دیگران هم می رسد.

اما این بنده دیگرم پنهان کار است و چون نعمتی از من به او می رسد مخفی می کند پس فقط به اندازه عدلم به او می دهم و او را از فضلم محروم می کنم.

خدایا ما را از این رفتارهای زشت و زننده دور نگه دار و توفیق بده چون نعمتی از تو به ما رسید آن را فریاد بزنیم تا همه بفهمند چه پروردگار روزی رسانی داریم.

 

۶. ترس بنگاه داران از دشمنی ها

چند روز پیش بود که تنی چند از بنگاه داران این موضوع را مطرح کردند که ما با مردم درباره ورود به تجارت صحبت می کنیم و به ما جواب مثبت می دهند اما می روند و با دیگران صحبت می کنند یا در جاهایی چیزهایی می خوانند که منصرف می شوند.

از اینرو ما دلسرد شدیم.

و اما جواب:

می خواهید یک مذاکره ای با شیطان داشته باشیم تا بدون هیچ مخالفتی اجازه دهد مردم به تجارت ورود کنند و همه پولدار شوند؟

یقینا این نخواهد شد.

شیطان بسته بر روی فقر من و شما.

عزیز دلی هم کامنت گذاشته بود که اگر شیطان نمی گذارد ما وارد تجارت شویم چرا همین شیطان با انگلیس و آمریکا کاری ندارد و مردم آنها راحت تجارت را می پذیرند؟

جواب را از حدیثی از امام صادق علیه السلام می دهم.

زراره بن اعین نقل می کند که در محضر امام صادق نشسته بودیم که امام فرمود:

زراره آیا می دانی که شیطان دیگران را رها کرده و حتی یاریشان هم می کند و تمرکزش را بر تو و برادرانت گذاشته است؟

پرسیدم چرا یابن رسول الله؟ 

فرمود: چون آنها را از ولایت ما خارج نموده پس گمراهشان نموده و دلیلی ندارد به آنها سختی بدهد چرا که سختی موجب می شود انسان به فکر بیفتد.

آنها را یاری هم می کند تا در دنیا به سعادت برسند و هیچگاه فکر نکنند که هدفشان از خلقت چه بوده است؟

اما شما را چون به ولایت ما متمسک شده اید تلاش می کند تا گمراه نماید.

پس هر چه زمان می گذرد کار برایتان سخت تر می شود.

پرسیدم چرا سخت تر می شود؟

فرمود: چون شیطان و یارانش بیشتر می شوند و تو و برادرانت کمتر و چون کار به اینجا رسید برای فرج قائم از خاندان ما زیاد دعا کنید.

پس دانستیم که وجود شیطان و یارانش که مردم را از راه درست تجارت دور می کنند یک امر طبیعی است و اگر کسی بگوید من دلسرد شدم چون فلانی پشت سر تجارت یا آراد بدگویی کرده است همان بهتر که به دست او کسی تاجر نشود.

دوست دارم آیه ای از کتاب خدا را برایتان توضیح دهم تا هر وقت در مسیر تجارت دشمنی هایی دیدید سست نشوید.

خداوند در کتابش می فرماید:

وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ

و این چنین است که قرار دادیم برای هر پیامبری دشمنانی از انسان ها و اجنه که یکدیگر را با حرف های مزخرف زینت داده شده فریب می دهند و اگر پروردگارت می خواست این کار را نمی کردند پس آنها را و هر چه دروغ می بندند رها کن. سوره انعام آیه ۱۱۲
چند نکته در این آیه بسیار زیباست.
نکته اول اینکه وعده خداست که هر پیامبر الهی دشمنانی از جنس انسان ها و اجنه دارد.
پس اگر تو در زندگی ات دشمنانی داری که دشمنی شان با تو به خاطر تو نیست بلکه به خاطر رسالتیست که بر عهده گرفته ای بدان که در مسیر پیامبرانی که اینچنین دشمن داری.
اگر دشمن نداری یعنی در باغ نیستی.
نکته دوم که عجیبتر از نکته اول است اینکه خداوند می فرماید جعلنا یعنی ما قرار دادیم.
فاعل قرار دادن دشمن برای پیامبران خود خداست.
الله اکبر.
یعنی خداوند عامدانه برای پیامبرانش دشمن تراشیده است و هیچ پیامبری را بی دشمن نگذاشته است.
سوال:
آیا خداوند دوستدار و عاشق پیامبران خویش است یا بدشان را می خواهد؟
یقینا عاشق آنهاست.
پس عشق خدا به پیامبرانشان ایجاب می کند که برایشان دشمن بسازد.
پس داشتن دشمن یک فضیلت است.
یک امتیاز است.
رحمت خداست بر پیامبرانشان که برای آنها دشمنانی قرار داده است.
و می بینید هر چقدر خداوند پیامبری را بیشتر دوست داشته دشمنانش را هم بیشتر و غلیظ تر آفریده است.
و در نهایتش پیامبر خاتم که چقدر خداوند او را دوست می دارد و چه دشمنان منحوسی هم برایش قرار می دهد.
و عزیز خدا فاطمه سلام الله علیها که محبوب خدا و رسول اوست و دشمنانی دارد نجس تر از نجاسات و نحس تر از منحوسات.
پس میزان محبتی که خداوند به شما دارد به میزان دشمنی هاییست که شیاطین انس و جن با شما دارند.
هیچ دشمنی نداری؟
یعنی در هیچ جای درستی قرار نگرفتی.
جای درست که بایستی دشمن پیدا می کنی عین مور و ملخ.
پس هر وقت دیدی در راه رسالتت بدگویی می شنوی خوشحال باش که در راه پیامبرانی.
اما نکته سوم اینکه سبک آن شیاطین چیست؟
سبکشان اینست که با قول زخرف یکدیگر را فریب می دهند.
مزخرف از همین زخرف گرفته شده است که ما در ادبیات می گوییم.
به فارسی می شود زینت داده شده.
یعنی حرف کاملا غلطی که آن را بزک می کنند به گونه ای که درست جلوه می کند.
عرب زمانی که دختر زشتی را به آرایشگاه می برند و دختر خوشگلی بیرون می آورند می گوید زخرف.
لولو را هلو تحویل دادن می شود زخرف.
حال بنگرید آیا کسانی که علیه آراد بدگویی می کنند همین هستند یا نه؟
دقیقا می بینید همین گونه اند.
هیچ منطق درستی ندارند اما منطق های غلطشان را جوری رنگ و لعاب می دهند که جاهلان از مردم را می فریبند و یقینا کمند خردمندان.
حال سوال اینجاست.
ما عاقلان و خرمندان را می خواهیم یا جاهلان و احمقها را؟
آراد برای رسیدن به اهدافش نیاز به ۱۰ درصد از مردم دارد نه همه مردم.
۱۰ درصد تجارت کنند و مابقی به همان مشاغل کارگری و کارمندی شان مشغول باشند ایران گلستان می شود.
آیا ۱۰ درصد خردمند نیست؟
یقینا هست.
فقط باید آنها را بیابیم و به خودمان ملحق کنیم.
همین.
نکته چهارم اینست که این دشمنان جز حرف مفت زدن کار دیگری نمی کنند.
تنها مسیر دشمنی شان همین است که شروع به پچ پچ کنند و حتی جرات جلو آمدن هم ندارند.
شما اینهمه سخنرانی و همایش در آراد دیدید آیا یک بار کسی توانست بیاید و در جمع علیه آراد حرفی بزند؟
هیچ کس ندیده است.
چون خداوند می فرماید یوحی بعضهم الی بعض.
یوحی از وحی می آید و وحی یک پدیده پنهانیست یعنی اینها فقط بلدند در خلوت وز وز کنند.
برای چه کسانی وز وز می کنند؟
برای همان هایی که شبیه خودشان هستند.
اگر دیدی یکی از آنها دارد برای تو از این حرف ها می زند بدان که تو را شبیه خودش پنداشته است.
چرا جرات نمی کنند در همایشی بیایند و بگویند تا آبروی آراد را در جمع ببرند؟
چون خودشان می دانند که حرفشان صد من یک غاز است.
چون می دانند منطقشان بیخود است و به مرد برسند خودشان را خراب خواهند کرد.
اینست که در حضور چند جاهل آنهم پنهانی یا نهایتا در چت و کانال و گروه بدگویی می کنند.
اینها شاخ مجازی اند بیرون بیایند شاخشان شکسته می شود.
واقعا نباید از این دست مخالفان بترسیم و خودمان را ببازیم.
نکته پنجم این سخن خداست که در ادامه ش می فرماید: اگر پروردگارت می خواست این شیاطین چنین کاری نمی کردند.
یعنی خدا می خواهد که اینها چنین کاری بکنند.
اما در این آیه نفرموده چرا خدا می خواهد اما چون پیامبران می دانند که خدا برایشان بد نمی خواهد پس همینکه خدا می خواهد که شیاطین بدگویی کنند حتما به نفع پیامبران است.
اما نکته ششم که موضوع مهمتر از همه اینها نحوه برخورد با اینهاست.
که خداوند می فرماید فذرهم و ما یفترون.
ذر یعنی بیخیال شدن.
یعنی ندید گرفتن.
یعنی انگار اصلا نیستند.
می فرماید آنها را به پشیزی حساب نکن.
انگار اصلا وجود ندارند.
هم خودشان را و هم حرف های دروغشان را.
شما در مذاکره با مردم به فردی می رسید که می گوید فلانی درباره شما اینجوری گفت یا فلان کس این حرف را زد.
اگر بخواهید به این حرف و منطقش بها بدهید و توضیح بدهید که این حرف نیست آن شخص فردا حرف دیگری را می آورد.
کافیست یک جمله بگویید:
پشت سر هر انسان موفقی کسانی هستند که بدگویی می کنند.
تجارت ها و موفقیت های آرادی ها موجب ضربه به خیلی ها شده که نمی خواهند مردم وارد تجارت شوند و همین ها هستند که تلاش می کنند از آراد بدگویی کنند.
شما به جای دیدن آنها رهایشان کن و سری به سایت آراد بزن و موفق های خودمان را ببین.
بخواهی در بین حرف این و آن بگردی تا حقیقت را پیدا کنی هیچ وقت پیدا نخواهی کرد.
مردم چه راه درستی را پیش از این به تو نشان دادند که اکنون بخواهند تکرارش کنند؟
طرف کمی عقل در سرش باشد می گوید راست می گویی به حرف این و آن نباید تصمیم بگیرم و باید خودم بیایم و آراد را بررسی کنم از روی خود آراد نه از روی حرف دیگران.
اگر هم این یک جو عقل هم در سرش نیست همان بهتر که وارد آراد نشود و جمع زیبایمان را به هم نزند.