اخبار یکشنبه ۱۸ آذر

اخبار یکشنبه ۱۸ آذر

۱. پادکست ویژه تازه واردها

زمانی که بخواهیم بیزنس و تجارتی را بدون آراد برندینگ راه اندازی نماییم چقدر سرمایه مورد نیاز است؟
آیا آراد برای اینکه مردم عادی هم بتوانند تجارت کنند راهکاری دارد؟

دانلود پادکست سرمایه مورد نیاز برای تجارت

 

۲. مقاله ویژه تازه واردها

در این مقاله نویسنده می کوشد تا ترس ها را ریشه یابی کرده و به خواننده کمک کند تا با دسته بندی آنها، ابتدا آنها را تشخیص دهد سپس برای هر یک از آنها راهکار مناسب را ارائه نماید.
اگر دلیل عدم ورود یا جدی شدنتان ترس است خواندن این مقاله را به شما پیشنهاد می کنیم.

 دانلود مقاله ترس از ورود به تجارت

 

۳. به نظر شما کدام تاجر؟

⏰ ۱ دقیقه

 

۴. آراد برندینگ در ۶۰ ثانیه

⏰ ۱ دقیقه

 

۵. جلسه شورای سیاست گذاری آراد برندینگ

⏰ ۱ دقیقه

 

۶. آراد نگاری

⏰ ۵ دقیقه

عکس و فیلم هایی که فعالیت شما را در عرصه تجارت نشان می دهد به تلگرام زیر ارسال نمایید که موجب دلگرمی آرادی ها و برند شدن شما و بنگاه تجاری تان می شود.

 

۷. نماینده کنیا در ایران

⏰ ۱ دقیقه

 

۸. نماینده ارمنستان در کارخانجات 

⏰ ۱ دقیقه

 

۹. نماینده ترکیه با تاجران آرادی

⏰ ۵ دقیقه

 

۱۰. تماس اول و تکنیک گنگ و شفاف

سخت ترین بخش مذاکره تجاری همان تماس اول است.
هم تو او را نمی شناسی و هم او تو را.
اعتماد در مرز صفر است و چه بسا کمتر از صفر.
فضایی یخ زده بدون هیچ پیشینه قبلی.
نگرانی از اینکه تکذیب شوی.
نگرانی از اینکه با تو بد صحبت شود.
نگرانی از اینکه همکاری لازم با تو انجام نشود.
و دنیایی نگرانی های دیگر که همه و همه باعث می شود عطای تجارت را به لقایش ببخشی.
آیا این سختی ها جسمانیست؟
خیر.
آیا این سختی در ذات تجارت است و یا در اینکه تو هنوز انسان خجالتی و درونگرایی هستی؟
می بینی که در ذات تجارت نیست و کافیست مدت کوتاهی بر این سختی نفسانی و روحیه خجالتی بودنت غلبه پیدا کنی.
بعدها می بینی اگر روزی بگذرد و با فرد جدیدی آشنا نشوی به شدت افسرده می شوی.
شما زندگی پیش از آراد خود را ورق بزنید.
شاید نهایتا در یک سال با ۱۰ دوازده نفر جدید آن هم در یک فضاهای تعریف شده مثل دانشگاه، باشگاه و یا جاهای دیگر یک ارتباطی در حد سلام و احوالپرسی یا کمی عمیقتر داشتید اما اینجا یعنی در آراد و در تجارت قرار است روزی ۱۰ لید و سیگنال جدید را شروع کنید.
آنهم نه یک ارتباط در حد سلام و احوالپرسی بلکه ارتباطی در این سطح که طرف بخواهد پولش را به شما بدهد و می دانید که برای خیلی از مردم پول از جان هم عزیزتر است.
و برای آن دسته باقی مانده هم پول و جان در یک سطح است. 🤣
چگونه این رابطه را آغاز نماییم که هم بتوانیم جذبش کنیم و هم بتوانیم به او بفهمانیم که پیش خوب کسی آمده است؟
تکنیک های متنوعی وجود دارد که یکی از آن تکنیک ها هنریست به نام گنگ و شفاف.
گنگ و شفاف یعنی چه؟
یعنی حرف هایی می زنی که او اصلا نفهمد معنی آنها چیست.
و سپس خودت همان چیزهایی را که گفتی و نفهمید دو قسمت می کنی.
قسمتی را برایش می شکافی تا بفهمد یعنی چه و قسمتی را هم اصلا نمی شکافی و می گذاری همچنان برایش گنگ بماند.
در کنار این حرف های گنگ سخنان دیگری می گویی که او کاملا معنی آنها را می فهمد.
تمام این صحبت های گنگ و شفاف باید در راستای همان تجارت و کارتان باشد.
نشود با خودتان بگویید نویسنده گفت گنگ صحبت کنید بعد بروید حرف های گنگی بزنید که اصلا ربطی به تجارت شما نداشته باشد.
به طور مثال ما در آراد اصطلاحاتی داریم.
مدرسه تجارت که کاملا شفاف است یعنی مدرسه که معلوم است چیست و تجارت هم معلوم است.
پادکست تجاری که پادکست کمی گنگ است اگر شخص پیشتر نشنیده باشد اما معنی اش خیلی زود شفاف می شود و تجاری هم که شفاف است.
لید و سیگنال که کاملا گنگ است و با اینکه آراد می خواهد شفافش کند و بارها هم توضیح می دهد در سوال دیروز کانال مشخص شد که خیلی ها هنوز نمی دانند که چیست پس معلوم می شود گنگ بوده و هست و خواهد ماند مگر برای کسانی که دقیق مطالب سایت را می خوانند و بر روی آنها فکر می کنند.
پروموشن که یک کلمه کاملا گنگ است و من مطمئنم آنهایی که سایت را هم کاملا مسلط هستند دقیقا نمی دانند خدمات پروموشن آراد برای اعداد مختلف چگونه است مگر تعداد بسیار محدودی که به تعداد انگشتان دست و پا نمی رسد.
شاید برخی بگویند چرا آراد از این اصطلاحات استفاده می کند؟
چون ذهن ما انسان ها اگر همه کلمات را بفهمد با خودش می گوید اینجا که چیزی برای ارائه کردن به من ندارد.
اما همینکه کلماتی را نمی فهمد و بعد یاد می گیرد خوشحال می شود و می گوید این سایت برای من حاوی نکات ارزشمندیست.
فکر می کنید اولین کسی که در دنیا از تکنیک گنگ و شفاف در مذاکره استفاده کرد که بود؟
چند لحظه فکر کنید ببینید کسی به خاطرتان می آید؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دقیقا اشتباه حدس زدید.
اولین کسی که از این تکنیک استفاده کرد خدا بود.
به کتابش نگاهی بیندازید که بلافاصله بعد از حمد در سوره بقره آورده است.
الٓمٓ
ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ هُدࣰى لِّلۡمُتَّقِينَ
این کتابی که شکی در آن نیست هدایت است برای متقیان را می فهمیم.
الف لام میم یعنی چه؟
مفسران هر یک توضیحاتی داده اند اما از آنان بپرس آیا حاضری جهنمی شوی اگر اشتباه گفتی می گویند نه حاضر نیستم چون درباره نظرم قطعیت ندارم.
جز خدا و رسولش و امامان کسی نمی داند معنی الم چیست با آنکه ۱۴۰۰ سال گذشته و اگر چهارده هزار سال هم بگذرد باز هم معنی اش گنگ خواهد بود.
و در کتاب خدا از این سبک گنگ و نامفهوم صحبت کردن ها زیاد است.
قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ
اصحاب اخدود کشته شدند.
هیچ مفسری تاکنون نتوانسته بگوید اخدود چه کسانی هستند.
برخی از عوام الناس اینگونه تفسیر کرده اند که سیگاری هایی هستند که پشت سر هم دود می کنند و به آنها گفتند اُخدود. 😂
و یا سخن خدا که فرمود:
الْحَاقَّةُ یعنی: حاقه.
مَا الْحَاقَّةُ یعنی: حاقه چیست؟
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ یعنی: و تو چه درک می کنی که حاقه چیست؟
در آیه بعدی هم بحث را کاملا عوض می کند و من و شما را در خماری اینکه حاقه چیست می گذارد. 😂
اما همه جا هم اینگونه نیست که سخن گنگی را بیان کند و جوابش را ندهد.
به طور مثال می فرماید:

فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ یعنی: به عقبه تن نداد.

اینجا عقبه کلمه گنگ است.
سپس می فرماید:

وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ یعنی: و تو چه می دانی عقبه چیست؟

تا اینجا ما در انتظار این هستیم که عقبه چیست.

و این بار ما را از گنگی به سمت شفافی می برد و می فرماید:

فَكُّ رَقَبَةٍ

آزاد کردن بنده ای در راه خدا

أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ

یا غذا دادن به گرسنه ای در روز قحطی

يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ

رسیدگی به یتیمی از خویشاوندان

أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ

یا بی خانمانی که به خاک نشسته است.

ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ

سپس از کسانی باشد که ایمان آورده اند و توصیه به صبر کردند و توصیه به رحم داشتن به یکدیگر.

أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ

اینها یاران راستی و سعادتمندی اند. 

سوره بلد آیات ۱۱ تا ۱۸

پس دیدیم که سخن های گنگ و مبهمی هست که در برخی جاها معنایش بیان می شود و شکافته می شود و در جاهایی هم در خماری می گذارد و پاسخ نمی دهد.

و البته آیات فراوانی هم وجود دارد که کاملا شفاف است.

چرا از این تکنیک استفاده می کنیم.

همین که گنگ صحبت می کنید ذهن مخاطب درگیر شما می شود که این کلمه جدیدی که گفت چه معنی می دهد.

اگر در سریال برره یادتان باشد شیر فرهاد می گفت: این که وگفتی یعنی چه؟

در بعضی مواقع جواب می دهی تا ذهنش را آرام کنی و تخصصت را باور کند و خوشحال باشد که با فردی همکلام شده که می تواند بر معلوماتش بیفزاید.
و بعضی جاها را گنگ می گذاری تا بعد از تماس با تو با خودش نگوید من که همه چیز را فهمیدم و ذهنش در تکاپو بماند که واقعا چه بود معنی حرفایی که زد.
الان مطمئنم شما خیالتان درباره عقبه راحت شد اما درباره حاقه می روید و فکر می کنید که حاقه یعنی چه؟
حتی ممکن است برخی از شما بروید و سرچ هم بکنید.
اما درباره عقبه دیگر پرونده بسته شده و فکر نمی کنید.
اگر همه سوالات ذهنی مشتری را پاسخ بدهی بعد از اینکه صحبت تمام شد دیگر به حرف هایتان فکر نمی کند و شما را کنار می گذارد.
اما اگر بعضی از حرف های گنگ را بگذاری که گنگ بماند برای جفتتان خوبتر است.
بعضی ها را هم می شکافی که با خودش بگوید چه خوب که فردی را پیدا کرده ام که می تواند بر دانشم بیفزاید پس این همکلامی را ادامه دهم.
سوال دیگری که پیش می آید اینکه از تکنیک گنگ و مبهم کجا استفاده کنیم؟
شما هر جایی از تماس اول می توانید از این تکنیک استفاده کنید اما به قرآن که دقیقتر نگاه کنید می بینید خداوند در آیات ابتدایی بیشتر از این روش استفاده می کند.
یعنی آیات گنگ و حروف مقطعه در ابتدای سوره ها می آیند و هر چند در کتاب خدا در آیات میانی و پایانی هم شاهد چنین هنرنمایی مذاکره ای از خداوند هستیم اما چگالی این تکنیک در ابتدای سوره ها به مراتب بیشتر است.
و سوال بعدی اینکه چند درصد از صحبت هایمان را به این تکنیک اختصاص دهیم؟
نهایتا یکی دو درصد.
قرآن هم بخوانید می ببیند که کمتر از ۲ درصد آیات کتاب خدا گنگ صحبت می کند.
چند درصد از گنگ ها را بشکافیم و چند درصد را بگذاریم گنگ بماند.
بیشتر از ۸۰ درصد گنگ ها را بشکافید تا لذت ببرد و کمتر از ۲۰ درصد را گنگ و مبهم بگذارید بماند.
آنچه مهم است اینکه در همان تماس اول به مشتری بفهمانیم که ما خاص هستیم و با تمام کسانی که تاکنون در تجارت دیده است فرق داریم و اگر با ما هم مسیر شود بسیار تفاوت دارد.
امیدوارم این متن را چندین بار بخوانید چون اگر درست عمل نکنید به در و دیوار می زنید و می شود قضیه همان کلاغی که آمد راه رفتن کبک را یاد بگیرد و راه رفتن خودش را هم فراموش کرد.
اگر نخواستید با دقت و تفکر بر روی این تکنیک عمل کنید خواهشا متن امروز را بیخیال شوید و گمان کنید چنین سخنی به گوشتان نرسیده است.